سلام من یه پسرم که گیر کرده..نمیدونم چی بگم..همیشه...

با سلام. دوست گرامی تا این حد که بیان کردید زندگی ناامیدکننده و غمگین نیست. مسلما افرادی با دشواریهای شماهم کم نیست.اما هجوم افکار ناراحت کننده و غم انگیز منجر به افسردگی در شماشده و دیگر مسایل را غیر قابل حل می دانید. مثلا به این فکر.میکنید که بدون کلاس کنکور نمی توانم ارشد قبول شوم. یا برای اشتغال خوب،لازم است. از قبل آموزش ببینم. درصورتی که واقعیت این نیست. پیش از هر چیز برای حل مشکل فعلی خود ارزشهای خود را در زندگی مشخص کنید. مثلا در این شرایط اشتغال و کار خوب و به دست آوردن کفایت لازم در این زمینه است. در این راستا اهداف خود را مشخص کنید. هدفتان در این شرایط می تواند بدست آوردن شغلی متناسب با تحصیلاتتان. باشد. پس در اسرع وقت در این مسیر قدم بردارید. از اکنون شروع به کار کنید تا از بعد اقتصادی هم شرایطتان بهبود یابد تا بتوانید کمی بر اوضاع غلبه کنید.در این مسیر موانع را با رویکرد حل مسئله حل کنید. این موانع که با حل مسئله حل میشود موانع بیرونی هستند. اما موانع درونی همان افکار و احساسات آزاردهنده ای است که مانع از قدم برداشتن به سمت اهداف می شود. اگر از فردا خواستید برای اشتغال اقدام کنید این افکار و احساسات به ذهن شما هجوم می آورند که :کار خوب که پیدا نمیشود،هر کاری برای شروع پول میخواهد،از نظر بدنی توان کار کردن ندارم و .....این افکار می آیند و می روند درگیر این افکار نشوید. مشغول اهدافتان باشید به تدریج از شدت این افکار و احساست ناامید کننده کاسته خواهد شد. از اکنون برای. کنکور ارشد سال آینده برنامه ریزی کنید و در کنار کار مشغول درسها باشید. منابع را از رتبه های خوب پارسال بپرسید و برای خواندن آنها برنامه ریزی کنید. برای قبولی در کنکور ارشد شرکت در کلاسهای کنکور الزامی نیست و شما می توانید با استفاده از کتابهای کمک آموزشی تنها با یک برنامه ریزی خوب قبول شوید. برای اشتغال نیز می توانید در رشته خود به عنوان کارآموز مشغول به کار شوید تا از این طریق مهارتهای. لازم را فراگیرید بدون اینکه. الزاما در این زمینه هزینه ای کنید.